امام رضا
پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:, :: 20:7 :: نويسنده : مهدی خدمتی گرچه از زهر جفا دل پرشرر دارد رضا آتشى در دل ز هجران پسر دارد رضا در ميان حجره در بسته مى پيچد به خود ديدگان بى فروغش را پدر دارد رضا تا بيايد از مدينه نور چشمانش تقى انتظار ديدن نور بصر دارد رضا در غريبى مى دهد جان و در آن حالت هنوز انتظار خواهر خود را مگر دارد رضا دورى از اهل و عيال و دوستان، خود بس نبود كز جفاى خصم دون خون در جگر دارد رضا دست ما «خسرو» به دامانش كه در روز جزا آبرو پيش خداى دادگر دارد رضا پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:, :: 19:35 :: نويسنده : مهدی خدمتی در روايتي از اباصلت آمده است: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.» دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : مهدی خدمتی امام رضا (ع) : هرگاه مردم گناهان تازه ای را که سابقه نداشته و مرتکب آن نمی شده اند انجام دهند خداوند هم بلاهای نو به نو و جدیدی را که سابقه نداشته برای ایشان ایجاد میکند. اصول کافی جلد ۳ صفحه ۲۵۰ دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, :: 19:25 :: نويسنده : مهدی خدمتی امام رضا (ع) : بدانید که تسلیم اوامر الهی بودن در راس طاعت و بندگی حق تعالی قرار دارد خواه انسان فلسفه و دلیل امر و دستور حق تعالی را بفهمد و به عمقش پی ببرد و خواه از آن چیزی نفهمد و از درکش عاجز باشد. بحارالانوار جلد ۱۷ صفحه ۲۰۹ دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : مهدی خدمتی امام رضا (ع) : ابوصلت هروی گوید شنیدم که امام (ع) میفرمود : (( خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می سازد )) پرسیدم امر شما چگونه زنده میشود ؟ فرمود علوم و احادیث و معارف ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند کرد. بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۳۰ دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, :: 18:31 :: نويسنده : مهدی خدمتی امامت امام رضا(ع) اعلام امامت علني آن حضرت ، موجب تعجب همگان ، بخصوص شيعيان گرديد، زيرا در دوران امامت پدر بزرگوارش ، شيعيان در نهايت فشار و سختي بودند ، و امام بزرگوارشان هميشه در زندان يا تبعيد به سر مي برد. به همين دليل ، هنگامي كه امام هشتم (ع) آشكارا امامت خود را اعلام کرد،عده اي از ياران آن حضرت به ايشان عرض کردند: «فدايت شويم، امر مهمي اعلام مي فرماييد، از اين ملعون – هارون – هراس نداريد؟» آن حضرت در جواب آنها مي فرمايند :«دست او از من كوتاه است. نمي تواند هيچ آسيبي به من برساند ؛ و او را بر من راهي نيست. امامت امام رضا(ع) شنبه 12 بهمن 1392برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : مهدی خدمتی سفر امام رضابه خراسانگفته شده است که هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال 200ه.ق. واقع شد.[۳۵] نویسنده کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)»، می گوید: امام رضا(ع) تا سال 201 در مدینه بود و در رمضان آن سال وارد مرو شد.[۳۶] در تاریخ یعقوبی آمده است که مأمون، امام رضا علیه السلام را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابی ضحاک خویشاوند فضل به سهل بود. آن بزرگوار را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید.[۳۷] مسیری که مأمون برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد یک مسیر مشخصی بود که حضرت از مراکز شیعه نشین عبور نکند، زیرا از خودشان می ترسیدند. دستور داد که حضرت را از طریق کوفه نیاورند، از طریق بصره و خوزستان و فارس بیاورند به نیشابور.[۳۸] مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر(فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو.[۳۹] مهمترین و مستندترین حادثه این مسیر، در نیشابور اتفاق افتاد که امام رضا (ع) در آنجا حدیث معروف به سلسلة الذهب را ایراد کرد.[۴۰] شیخ مفید می گوید: مأمون گروهی از خاندان ابوطالب را از مدینه فراخواند که از جمله آنها امام رضا علیه السلام بود. وی برخلاف یعقوبی، فرستاده مأمون را جلودی معرفی می کند و می گوید آنها را از مسیر بصره به نزد مأمون آوردند. وی آنها را در خانه ای جای داد و امام رضا را در خانه ای دیگر و او را اکرام کرد و بزرگ داشت جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : مهدی خدمتی تولد امام: جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : مهدی خدمتی دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا!؟ / مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا!؟ اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم / تو آبروی کسی را نمی بری آقا چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق / و در دقایق عمرم شناوری آقا همیشه از حرمت بوی مهر می آید / شبیه باغ پر از گل معطری آقا تمام دفتر شعرم فدای چشمانت / که از تمام غزلهام بهتری آقا ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند / بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا در اوج بی کسی ام در خیال من هستی / تویی که یارترین یارو یاوری آقا
جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, :: 17:37 :: نويسنده : مهدی خدمتی اركان ايمان جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, :: 17:31 :: نويسنده : مهدی خدمتی صحبت گنجشك با امام (ع) راوى: سليمان (يكى از اصحاب امام رضا(ع) حضرت رضا(ع) در بيرون شهر، باغى داشتند. گاهگاهى براى استراحت به باغ مىرفتند. يك روز من نيز به همراه آقا رفته بودم. نزديك ظهر، گنجشك كوچكى هراسان از شاخه درخت پركشيد و كنار امام نشست. نوك گنجشك، باز و بسته مىشد و صداهايى گنگ و نا مفهوم از گنجشك به گوش مىرسيد. انگار با جيك جيك خود، چيزى مىگفت. امام عليه السلام حركت كردند و رو به من فرمودند: «ـ سليمان!... اين گنجشك در زير سقف ايوان لانه دارد. يك مار سمى به جوجههايش حمله كرده است. زودباش به آنها كمك كن!. .. با شنيدن حرف امام ـ در حالى كه تعجب كرده بودم ـ بلند شدم و چوب بلندى را بر داشتم . آن قدر با عجله به طرف ايوان دويدم كه پايم به پلههاى لب ايوان برخورد كرد و چيزى نمانده بود كه پرت شوم... با تعجب پرسيدم: «شما چطور فهميديد كه آن گنجشك چه مىگويد؟» امام فرمودند: «من حجت خدا هستم... آيا اين كافى نيست؟!»
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
||
|